Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-03-28@09:25:50 GMT

چگونه از کودکی که شکست خورده حمایت کنیم؟

تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۲۲۷۲

چگونه از کودکی که شکست خورده حمایت کنیم؟

آموزش مواجه شدن کودک با شکست به روش صحیح با فرزند خود همدردی کنید از کودک بخواهید توضیح دهد همیشه تو را دوست دارم برای کودک الگو  باشید شکست کودک را به موقعیت آموزشی تبدیل کنید اجازه دهید کودک شکست بخورد از روش های درمانی استفاده کنید آموزش مواجه شدن کودک با شکست به روش صحیح

به گزارش اقتصاد آنلاین، آنها خوب میدانند که شکست جزء لاینفک موفقیت است و در طی هر اشتباه و شکستی در شبکه عصبی مغز انسان روابط جدیدی ایجاد می شود و خلاقیت کودک در زمینه حل مساله بیشتر می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عدم یادگیری تحمل شکست در کودکان ، انها را در معرض نا امیدی قرار می دهد. همچنین اگر کودکان توانایی قبول و مقابله مناسب با شکست را یاد نگیرند در اینده از انجام فعالیت های جدید و تلاش کردن خواهند ترسید.

در حال حاضر با افزایش فشار بر روی کودکان از جانب دنیای اطراف و والدین برای برنده شدن کودکان در زمینه های مختلف بیش از پیش شاهد این موضوع هستیم که کودکان با کوچکترین شکستی به شدت ناراحت می شوند.

بنابراین والدین باید بدانند که چگونه به کودک تحمل شکست را اموزش دهند. این امر طی چند مرحله اتفاق می افتد.

با فرزند خود همدردی کنید

زمانی که کودک کاری را اشتباه انجام می دهد نباید با او برخورد شدیدی داشته باشید و به او نگویید   “اشکالی ندارد” یا “دفعه بعدی بهتر خواهی بود” ! بلکه به کودک بگویید “میدانم که نا امید شده ای و میخواستی بهتر عمل کنی”

از کودک بخواهید توضیح دهد

صرفا به هدف و دستیابی به آن توسط کودک تاکید نکنید. از کودک بخواهید در مورد روند کار خود برای شما توضیح دهد. با این کار کودک بیش از پیش ارزش کار خود را درک می کند، به جزئیات توجه می کند و به نگرشی جدید در مورد چگونگی یادگیری دست پیدا می کند. به او بیاموزید موفقیت ارزشمند است اما نه به اندازه تلاش او در یادگیری روش های رسیدن به موفقیت. نگرش و تلاش کودک را در زمینه مشکل ستایش کنید.

همیشه تو را دوست دارم

به کودک این اطمینان را بدهید در هر صورت او را دوست دارید اگر شکست بخور یا پیروز شود.

برای کودک الگو  باشید

برای کودک توضیح  دهید که شکست در کودکان بخشی از فرآیند طبیعی زندگی است و همه ی افراد آن را تجربه خواهند کرد. شما به عنوان الگوی اصلی کودک می توانید تجارب خود را از شکست های خود با او در میان بگذارید. کودکان درکی از شکست ندارند و فکر می کنند که همه ی کارها باید طبق برنامه ریزی آنها پیش رود. باید به کودکان بیاموزیم که اگر نتوانستند طبق مسیری که تعیین کرده اند به هدف خود دست پیدا کنند اشکالی ندارند و باید مجددا تلاش کنندو روش های مختلف را امتحان کنند.

شکست کودک را به موقعیت آموزشی تبدیل کنید

زمانی که کودک با عدم موفقیت در یک موضوع مواجه می شود در واقع موقعیتی فراهم می شود که والدین مهارت های لازم در مورد تحمل شکست و حل مساله را به کودک بیاموزند. مراقب و پرستار کودک می توانند بعد از  عدم موفقیت کودک از روش هایی برای رسیدن به هدف استفاده کنند که کودک را به موفقیت نزدیک کند.

با این روش کودک می پذیرد که وضعیت همان وضعیت قبل است اما باید برای رسیدن به موفقیت به جای ناامیدی از روش های جدید و متفاوتی استفاده کند. همچنین باید به کودک اموزش داد که گاهی علی رغم بسیاری از تلاش ها نمی توان با نا امیدی ها مقابله کنیم و باید آن را نیز به عنوان بخشی از زندگی بپذیریم.

اجازه دهید کودک شکست بخورد

گاهی اندکی از کودک فاصله بگیرید و اجازه دهید شکست بخورد. دیدن ناراحتی و عدم موفقیت کودکان برای پدرو مادر و مراقبین کودک لحظات دشواری است اما باید مراقبین کودک به او این فرصت را بدهند تا تلاش کند، شکست بخورد و دوباره تلاش کند تا نتیجه دلخواه را به دست بیاورد. در غیر این صورت کودک مهارت های لازم را فرا نمیگیرد و در مراحل مختلف زندگی خود دچار مشکلات عدیده ای خواهد شد.

از روش های درمانی استفاده کنید

استفاده از روش های درمانی در صورتی که ترس از شکست مانع از انجام فعالیت در کودک شود، می تواند کمک کنننده باشد.

مواجه با شکست در کودکان یک اتفاق دردناک است اما باید بدانید کودکان در صورتی به انسان های موفق تبدیل می شوند که دوره هایی از شکست را پشت سر بگذارند و از آن برای حل مساله به روش بهتری استفاده کنند.

 

منبع: زندگی برتر

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: کودک تربیت فرزند پروری شکست بخورد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۲۲۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه با کودکان درباره بیماری صعب‌العلاج والدین صحبت کنیم؟

به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا، دکتر کلودیا گلد، متخصص اطفال در بیمارستان ماساچوست، در این باره می‌گوید: «هرچند خانواده‌ها ممکن است بخواهند به طور غریزی از کودک خود در برابر احساسات ترسناک ناشی از اطلاع یافتن از چنین مسائلی محافظت کنند، اما ارتباط واضح برای بچه‌ها مفید است.»

این صحبت ولی چگونه باید باشد؟ هدلی مایا، مددکار اجتماعی بالینی در مرکز سرطان‌ مموریال اسلون کترینگ، در این باره می‌گوید: «نحوه دقیق گفتگو در مورد سرطان بسته به هر کودک و خانواده متفاوت است، اما دستورالعمل‌هایی وجود دارد که می‌تواند به بزرگسالان کمک کند.»

خانم مایا که همچنین یکی از هماهنگ‌کنندگان گفتگو با کودکان در مورد سرطان است، اضافه می‌کند: «در خانواده‌هایی که با تشخیص سرطان مواجه هستند، این یکی از سخت‌ترین مکالماتی است که والدین و بزرگسالان در زندگی خود باید با کودکان داشته باشند.»

کارشناسان می‌گویند هنگام صحبت با یک کودک یا نوجوان در مورد تشخیص سرطان والدین، نخست باید سن او را در نظر گرفت.

پیش‌دبستانی و کوچکتر

به گفته انجمن سرطان آمریکا، کودکان سه‌ساله و کمتر بیشتر نگران جدایی، رها شدن و تغییر در زندگی روزمره خود خواهند بود.

این انجمن در وب‌سایت خود آورده است: «اگر تغییری در روال معمول زندگی آنها ایجاد شود، نوزادان و کودکان نوپا ممکن است به راحتی گیج شوند، بیشتر به والدین خود بچسبند و ممکن است تغییراتی نیز در خواب، غذا خوردن یا سایر عادات روزانه خود پیدا کنند.»

کارشناسان می‌گویند نوازش و آغوش مکرر و همینطور نزدیک بودن فردی که کودک با او احساس راحتی می‌کند مهم است. رعایت این نکات اجازه می‌دهد تا ریتم زندگی کودک تا حد امکان عادی باشد. اجازه دادن به او برای دیدن والدین در بیمارستان از طریق ویدئو، تلفن یا سایر ابزارهای فناوری همچنین از روش‌هایی است که می‌تواند کودکان این سنی را آرام کند.

رده سنی مهدکودک و اوایل دبستان

برای کودکان بین ۴ تا ۶ سال، بیمار بودن اغلب معادل سرماخوردگی یا سایر بیماری‌های مسری است. به گفته انجمن سرطان آمریکا، کودک ممکن است نگران شود که «سرطان بگیرد.» کودکان در این سن همچنین ممکن است حس کنند که غم و اندوه خانواده به نوعی تقصیر آن‌ها است.

برای کودکانی در این رده سنی روال عادی زندگی همچنان بسیار مهم است و داشتن یک مراقب آشنا و قابل اعتماد نقشی مثبت ایفا می‌کند.

هنگام برقراری ارتباط با کودکان در این محدوده سنی، همیشه از زبانی واضح و ساده استفاده کنید. استفاده از زمان بازی و نقاشی را برای کمک به انتقال مفهوم سرطان به آنها در نظر داشته باشید. برای پرداختن به تصورات نادرست و برطرف کردن سوءتفاهم‌ها، به هنگام بازی و از زبان اسباب‌بازی‌ها حرف بزنید.

کودکان در سنین ابتدایی

کودکان بین ۷ تا ۱۲ سال احتمال بیشتری دارد که مفهوم سرطان را درک کنند و بتوانند آینده را پیش‌بینی کنند. با این حال، آنها ممکن است احساسات خود را پنهان کنند تا باعث ناراحتی بیشتر عزیزانشان نشوند.

برای کودکان بزرگتر در صورت لزوم می‌توان جزئیات بیشتری در مورد سرطان ارائه کرد. سعی کنید آنها را با اطلاعات زیاد بمباران نکنید، اما در پاسخ به هر سؤالی که ممکن است داشته باشند صادق و باز باشید.

انجمن سرطان آمریکا در این باره می‌گوید: «به سلامت و رفاه خود کودک توجه کنید. اگر کودک فهم آن را پیدا کرده که خود را برای بیماری والدین‌اش سرزنش نمی‌کند، مسئله‌ای نیست اگر گریه یا عصبانیت آنها را ببیند. سعی کنید به کودکان کمک کنید درک کنند که داشتن احساسات قوی طبیعی است و ابراز آنها خوب است.»

این انجمن همچنین توصیه می‌کند که در صورت امکان بگذارید کودک به مدرسه رفتن و انجام فعالیت‌های فوق‌ برنامه ادامه دهد و به معلمان، مربیان و کادر آموزشی مدرسه در مورد بیماری اطلاع دهید. این خبر را به خانواده دوستان خود بگویید و به کودک اطمینان دهید که خوش‌گذرانی هیچ مشکلی ندارد.

نوجوانان به اندازه کافی بزرگ هستند که اهمیت تشخیص سرطان و احتمالات آینده را درک کنند، ممکن است نوجوانان بیشتر نگران باشند و از این رو باید به آنها فهماند که کاری نکرده‌اند یا حرفی نزده‌اند که باعث این بیماری شده باشد.

مانند کودکان کوچک‌تر آنها نیز ممکن است سعی کنند غم، عصبانیت یا ترس خود را پنهان کنند تا باعث درد بیشتر دیگران نشوند. حفظ روال عادی همچنان مفید است، همانطور که به‌روزرسانی‌های صادقانه و آشکار درباره بیماری والدین نیز مفید است.

انجمن سرطان ایالات متحده می‌گوید: «اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت والدین، علائم، عوارض جانبی احتمالی درمان و آنچه که ممکن است انتظار داشته باشند به آنها ارائه دهید و اگر علاقه‌مند بودند اطلاعات بیشتری در اختیارشان بگذارید. خطوط ارتباطی را باز نگه دارید و به آنها بگویید که می‌توانند در هر زمان با شما صحبت کنند و هر سوالی می‌‌خواهند بپرسند.»

در این سن دوستان و تأثیرات اجتماعی عواملی کلیدی هستند، بنابراین یک نوجوان ممکن است به اینترنت روی بیاورد یا از دوستانش کمک بخواهد. از یکی از دوستان یا خویشاوندان خود بخواهید که به نوجوان خانواده توجه ویژه‌ای داشته باشند و به کودک اطمینان دهند که خوشگذرانی اشکالی ندارد و در مورد آن احساس گناه نکند.»

به گفته آژانس سلامت سرطان آمریکا، «نوجوانانی که احساس پریشانی می‌کنند ممکن است بدرفتاری نشان دهند، از دوستان و خانواده کناره‌گیری کنند و احساس غمگین بودن کنند. به آنها اطمینان دهید که داشتن این احساسات اشکالی ندارد و آنها را تشویق کنید تا یاد بگیرند که چگونه با روش‌های سالم واکنش نشان دهند و با موضوع کنار بیایند.»

یکی از سخت‌ترین و شاید فوری‌ترین سؤالات یک کودک، وقتی متوجه می‌شود که عزیزش سرطان دارد، این جمله است که «حالت خوب میشه؟»

حتی در بزرگسالی نیز ممکن است پاسخ این سوال را ندانید، اما به گفته دکتر مایا «همیشه می‌توانید بگویید: می‌دانی، من حالا آماده پاسخگویی به این سؤال نیستم، یا فعلاً نمی‌دانم، اما قول می‌دهم به محض دانستن در اولین فرصت تو را در جریان بگذارم.»

خانم مایا اضافه می‌کند: «مهمترین چیزهایی که باید در پاسخ به فرزندتان به او بگویید این است که مستقل از هر اتفاقی که خواهد افتاد، مورد محبت و محافظت قرار می‌گیرد. و اینکه اشکالی ندارد که او درگیر احساسات دشواری باشد. در واقع این مهمترین چیز است: اذعان به اینکه مواجهه با وضعیت نامعلوم واقعا سخت است و اینکه داشتن چنین احساسی ترسناک است.»

در این میان اما والدین اغلب دنبال یک سناریو برای انجام کار درست هستند. حقیقت ولی این است که فقط یک راه درست و کامل برای صحبت درباره چنین موضوعی وجود ندارد.

خانم مایا می‌گوید: «اغلب بهتر همین است که شما دقیقاً ندانید چه می‌خواهید بگویید و در عوض به دغدغه‌های فرزندتان گوش دهید و به آن پاسخ دهید. نگران این نباشید که در اولین گفتگو با کودک همه پاسخ‌ها را داشته باشید یا به هر احساسی بپردازید، زیرا این اولین مورد از شمار زیادی از مکالمه‌ها است.»

او اضافه کرد: «نکته مهم این است که دغدغه اصلی فرزندتان را متوجه شوید و یک روی باز داشته باشید تا بدانند که همچنان می‌توانند برای دریافت حمایت و محبت نزد شما بیایند.»

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • هزار کودک سنندجی در حمایت از کودکان غزه گردهم می‌آیند
  • ۱۷ هزار کودک در غزه والدین خود را از دست داده‌اند
  • چگونه با کودکان درباره بیماری صعب‌العلاج والدین صحبت کنیم؟
  • شما هم می توانید یک یتیم را سرپرستی کنید ؛ با هزینه اندک شما و همت والای "ماه"
  • بازی؛ نیازی بنیادین در دوران کودکی
  • بهترین زمان آموزش زبان دوم برای کودکان چه سنی است؟
  • سرمایه گذاری در حوزه تفریحات کودک
  • تعداد کودکان شیرخوارگاه های استان تهران به زیر ۱۰۰ کودک رسید
  • وصیت نامه کودک غزه ای: اسباب بازی هایم را به دوستانم بدهید
  • توصیه‌هایی برای جلوگیری از مسمومیت کودکان در سفر